تاریخچه نساجی
پیشینه صنعت نساجی و پارچه بافی
صنعت نساجی و پارچه بافی براساس تاریخ تمدن ویل دورانت نخستین هنری است که انسان به آن دست یافته است. در اواخر دوره پالئوتیک (10 تا 8 هزار سال قبل از میلاد) ابزارهای دقیقی شبیه (سنجاق و سوزن) با عاج و استخوان به وجود آمد. در عصر سنگ، بعد از اتمام یخبندان اروپا (ده هزار سال قبل از میلاد مسیح) در فصل عصارهگیری، پوست درخت را همانند چرم نرمی میبریدند و پارچه کتانی به دست میآوردند که در سطح زیادی برای پوشاک مورد استفاده قرار میگرفت. وسیله مورد استفاده این روش در فرانفلد (Frauenfeld) سوئیس یافت شده است.
نخ در عصر برنز و آهن به وجود آمد. در قدیمیترین محل سکونت بشری در دشت سیلک (sialk) کاشان آثاری از حلقههای دوک ساخته شده از گل رس یا سنگ پیدا شده است. (7000 سال قبل از میلاد) در مناطقی نظیر غار کمربند دریای خزر، مرکز فلات ایران، غارهای شوش و تپههای تورنگ تپه و باریم تپه در گرگان آثاری از تکمیل صنعت نساجی از ریسندگی تا بافندگی مابین سالهای 6500 تا 2500 قبل از میلاد یافت گردیده است.
الیاف پنبه 1500 سال قبل تا 1500 سال بعد از میلاد در هندوستان کشت و زرع میشد و همزمان به ژاپن و چین نیز راه یافت. امروزه بهترین پنبه جهان سی آی لند (C.I.Land) نام دارد که در امریکا کشت میشود.
فنیقیها نقش مهمی در تاریخ پارچه غرب ایفا کردند و به عنوان خالقین منسوجات بویژه در سیدون ( منطقهای در لبنان امروزی) نفوذ ویژهای در هنر هندسی مشرق زمین داشتهاند.
رفته رفته با استفاده از برگ گیاهان و نوعی حلزون صدفدار و همچنین گلسنگها رنگهای مختلف برای منسوجات به دست آمد و مورد استفاده قرار گرفت.
نخریسی در دوره سومر در سالهای 1000 تا 540 قبل از میلاد به اوج خود رسید و در تمدن بابل گرانترین کالای صادراتی، پارچه بافته شده با پنبه و پشم بوده است. در تمدن کرت در میان دریای مدیترانه قطعات دوک و نخریسی مانند ماسورههای سوراخدار، سنجاقها و درفشها و قلابها به گونهای یافت شده است که گویی نشان از یک تولید عمده برای یک بازار عظیم صادراتی را حکایت میکند.
مصریان در دوران بعد از میلاد مسیح به سرعت این صنعت را رونق دادند و سپس در دوران پس از اسلام پارچههای مختلف با طرحها و نقشهای گوناگون و حاشیه نویسیهای خاص پدیدار شد. پس از آن پارچههای ابریشمی، حریر و طی قرنهای سپری شده پس از اسلام و تکمیل تمدنهای رومی و اسلامی، طبقات مختلف جامعه و مشاغل مختلف از پوششهای متفاوت استفاده میکردند. تجارت پارچه بین کشورها رونق بسیار داشت و رفته رفته تولید زیراندازهای مختلف شکل گرفت. بعد از قرون وسطی ایتالیا عمدهترین تولید کننده پارچه بود و در قرون 14 و 15 صنعت نساجی در این کشور پیشرفت چشمگیری نمود.
تا قرن 18 میلادی، نساجی در اروپا شکل جدیدی به خود گرفت و هنر چاپ بر روی پارچه و تجملگرایی رونق داشت. ولی از آن به بعد، سادگی لباسهای انگلیسی به کشورهای دیگر نفوذ کرده و جایگزین آن شد بنابر تحقیقات صورت گرفته اولین طریقه تولید پارچه از طریق آویختن نخهای تار از چوب افقی و آویزان کردن وزنههایی در انتهای آنها در حالی که نخ پود از لابهلای آن میگذشت، بوده است.
سپس از طریق پیچیدن نخ ها بر روی غلطک و باز شدن آن و در عین حال عبور نخ پود از بین آنها و جمع شدن دور غلطک دیگر پارچه بافته میشد و تا اواسط قرن نوزدهم میلادی روش تولید پارچه به همین ترتیب بوده است. به تدریج با اختراع ماشینهای مختلف، دستگاههای بافندگی جایگزین دستگاههای ساده گردیدند که اوج آن توسط ادموند کارت رایت (Edmund Carturight) در انگلستان (که ماشینهایی برای حلاجی و ریسندگی پشم نیز اختراع نمود)، ژزف ماری ژاکارد (Joseph-Marei-Jaguard) در فرانسه، ولادیمر اسواتی (Esvatti) در چکسلواکی تا سال 1960 ادامه یافت.
در ریسندگی، نخ جزء اولین صنایعی است که انسان به آن پی برد و با استفاده از دوکهایی از جنس چوب، سنگ، رس و یا فلز توانست مقدار زیادی الیاف را به هم تابیده و به نخ تبدیل کند.
به تدریج چرخهای نخریسی به وجود آمد و در قرن 14 میلادی اولین قدمها در راه ماشینی کردن ریسندگی برداشته شد و نهایتاً در قرن 18 ماشین ریسندگی اختراع شد و سیستم تهیه نخ کاملاً دگرگون گردید.
ماشینهای ریسندگی بسته به نوع نخی که تولید میکنند (پنبه، پشم و یا ابریشم) متفاوت هستند.
امروزه با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی، دستگاههای بسیار پیشرفته و هوشمند در بخشهای ریسندگی و بافندگی تولید و به بازار عرضه شده است. پیشتازان این حوزه کشورهای سوئیس و آلمان و ایتالیا بودهاند که امروزه دستگاههای تولید شده توسط این کشورها در کلیه نقاط دنیا مورد استفاده قرار میگیرد.